اگه تا حالا پیش روانشناس رفتی یا حتی فقط دربارهش شنیدی، شاید برات سؤال شده باشه که چرا بعضیها فقط گوش میدن، بعضیها تمرین میدن و بعضیها دنبال گذشتهت میگردن. این تفاوتها بیدلیل نیست هر درمانگر، یه رویکرد خاص داره.
آدمها با دلایل مختلفی وارد درمان میشن گاهی دنبال آرامش، گاهی دنبال جواب و گاهی فقط دنبال کسی که گوش بده. اما چیزی که خیلیها نمیدونن اینه که پشت هر جلسهی درمانی، یه نوع نگاه خاص وجود داره، یه رویکرد فکری که تعیین میکنه درمانگر چطور به مشکل نگاه میکنه، چه سؤالهایی میپرسه و چه مسیری رو پیشنهاد میده.
شناخت این رویکردها نهتنها کمک میکنه بفهمیم چرا تجربهی درمان برای هر فرد متفاوته، بلکه باعث میشه با آگاهی بیشتری وارد مسیر درمان بشیم بدون سردرگمی، بدون انتظارهای اشتباه.
در ادامه، با چند رویکرد رایج آشنا میشیم که هرکدوم مسیر متفاوتی برای شناخت و تغییر پیشنهاد میدن.
۱.رویکرد شناختی رفتاری (CBT)
یکی از شناختهشدهترین رویکردهاست. تمرکزش روی افکار مزاحم و الگوهای ذهنیه اینکه چطور فکرها روی احساسات و رفتارها تأثیر میذارن و چطور میشه با تمرینهای ذهنی، مسیر اون افکار رو تغییر داد.
برای چه کسی: افرادی که با اضطراب، افسردگی یا وسواس درگیر هستن، CBT یه مسیر روشن و ساختارمند ارائه میده.
۲.دیالکتیکی رفتاری (DBT)
از دل CBT بیرون اومده، اما تمرکزش روی تنظیم احساساته بهویژه در لحظههای بحرانی.
برای چه کسی است: برای کسانی مناسبه که نوسانات احساسی شدید دارن یا توی روابط پرتنش گیر افتادن. DBT به مراجع یاد میده چطور احساساتش رو بشناسه، بپذیره و بدون آسیب ازشون عبور کنه.
۳.طرحوارهدرمانی
به الگوهای عمیقتری میپردازه، الگوهایی که معمولاً از کودکی شکل گرفتن و هنوز روی رفتار و احساسات فرد تأثیر میذارن.
برای چه کسی است: این رویکرد برای کسانی مفیده که با تکرارهای رفتاری یا احساسی درگیرن و دنبال ریشهی اونها میگردن.
۴.درمان انسانگرایانه
بیشتر روی رشد فردی، خودشناسی و پذیرش تمرکز داره. درمانگر در این روش، نقش همراه رو داره نه راهنما یا مربی.
برای چه کسی است: این رویکرد برای کسانی مناسبه که دنبال معنا، آرامش درونی یا شناخت بهتر خودشون هستن.
۵.زوجدرمانی
زمانی کاربرد داره که مشکل فقط فردی نیست، بلکه در رابطهی بین دو نفر شکل گرفته یا تشدید شده. درمانگر کمک میکنه زوجها بهتر همدیگه رو بفهمن، با هم حرف بزنن و تعارضهاشون رو حل کنن.
برای چه کسی است: این رویکرد برای زوجهایی مناسبه که درگیر تعارضهای تکراری، سردی عاطفی یا بیاعتمادی شدن و بهدنبال بازسازی ارتباطشون هستن.
۶.رویکرد روانپویشی
به ناخودآگاه، خاطرات گذشته و الگوهای پنهان توجه میکنه. درمانگر در این روش مثل یه کاوشگر عمل میکنه و با ابزارهایی مثل تحلیل رویا، بررسی روابط گذشته یا توجه به سکوتها و اشتباهات کلامی، به ریشهی مشکلات نزدیک میشه.
برای چه کسی است: این رویکرد برای کسانی که با الگوهای تکراری درگیرن، دنبال شناخت عمیقتر خودشونن.
۷.رویکرد هیجانمحور
تمرکزش روی خود احساساته. هدف اینه که فرد بتونه احساساتش رو ببینه، تجربه کنه و بدون ترس ازشون عبور کنه.
برای چه کسی است: این رویکرد برای کسانی مناسبه که با بیان احساسات مشکل دارن یا اکثر اوقات خشم یا غم خودشون رو سرکوب میکنن، این روش بهت کمک میکنه احساساتت رو ببینی، بفهمی و بدون ترس تجربهشون کنی.
۸.رویکرد تحلیلی (روانکاوی و مدلهای عمیقتر)
هم به ناخودآگاه و ریشههای پنهان رفتارها میپردازه ولی معمولاً زمانبرتره و برای کسانی مناسبه که دنبال شناخت عمیقتر خودشونن و حاضرن در مسیر درمان، صبورانه پیش برن.
برای چه کسی است: این رویکرد کمک میکنه ریشههای پنهان رفتارهایی که داری رو کشف کنی.
در آخر:
هر رویکرد، یه مسیر خاصه برای شناخت و تغییر. تو لازم نیست همهشون رو بشناسی یا انتخاب کنی اما دونستن اینکه چنین مسیرهایی وجود دارن، خودش یه قدم مهمه برای شروع درمانی که مناسب مشکلت باشه.